ستاد خدمات سفر

معلم و اهداکننده خون نمونه

اهدای خون اهدای زندگی به همنوع است

معلمی عشق‌ورزی در حرفه‌‎ای بسیار مقدس است

 

معلم و اهداکننده نمونه گفت: اهدای خون اهدای زندگی به همنوع است و اکنون پس از سی سال خدمت در آموزش‌ و پرورش خاطره اولین روز اهدا و شیرینی تجسم نجات جان یک رزمنده مجروح همیشه همراه من است.

تأمین خون مورد نیاز بیماران خصوصاً در برخی فصول سال همواره به عنوان یک دغدغه همیشگی مطرح است و نیاز به خون و فرآورده‌های خونی همیشگی است و برای تأمین هر روزه خون باید اهداکنندگان حضوری مستمر داشته باشند تا مشکلی در این زمینه شاهد نباشیم.

مردم خیر و نیک‌اندیش همواره در تأمین خون مورد نیاز بیماران در شرایط مختلف یاری‌گر این افراد بوده‌اند و مردم ایثارگر کشورمان اهدای خون را امری ضروری در برنامه‌های کاری خود می‌دانند و همواره به عنوان یک عمل ایثارگرانه شناخته شده است.

برخی از افراد جامعه در بیش از یک سنگر نمونه هستند و ایثارگری می‌کنند، یکی از این افراد بتول چیت‌ساز معلم و اهداکننده نمونه است که درس ایثارگری را به شاگردان خود آموزش داده است و خود نیز این کار را در عمل به اثبات رسانه تا برای آنها هم قابل پذیرش باشد.

این معلم اهداکننده که بیش از 30 سال در امر خیر و خداپسندانه اهدای خون مشارکت داشته خود امروز نیازمند خون همنوعانش شده و شرایط اینگونه افراد را بیش از پیش درک کرده و در امر اهدای خون مشوقی برای دیگران شده است.

به جهت آشنایی بیشتر و بهتر با این معلم و اهداکننده نمونه گفت‌وگویی را صورت داده‌ایم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید:

 1. در ابتدا یک معرفی و بیوگرافی کامل از خودتان داشته باشید؟

بتول چیت‌ساز من متولد سال 42 در کرمان و ساکن مشهد هستم و اولین بار در سال ۵۷ زمانی که دانش‌آموز بودم خون خود را اهدا کردم و تاکنون بیش از 10 بار در مناسبت‌های مختلف اهدای خون داشته‌ام و با انگیزه نجات جان انسانی نیازمند خون اقدام می‌کنم.

اهدای خون اهدای زندگی به همنوع است و اکنون پس از سی سال خدمت در آموزش‌ و پرورش خاطره اولین روز اهدا و شیرینی تجسم نجات جان یک رزمنده مجروح همیشه همراه من است.

 2. افتخارات کسب شده شما در لباس معلمی و سایر فعالیت‌های کاری خارج از کار معلمی چه بوده است؟

چندین بار در پست‌های معلمی معاونت و مدیریت به عنوان نمونه منطقه‌ای و استانی انتخاب شده‌ام اما هیچکدام لذت‌بخش‌تر از نجات جان یک انسان برایم نبوده است و حدود دو سوم سنوات خدمتی را در مناطق محروم بوده‌ام که خود نوعی عشق وعشق‌ورزی به این حرفه بسیار مقدس است.

اکنون هم با مرکز کمک به بیماران سرطانی که به صورت خیریه اداره می‌شود و همچنین با خیران مدرسه‌‍ یار که هدفشان کمک به دانش‌آموزان نیازمند شهرمان است همکاری دارم و با اشتراک گذاشتن تجربیات سی‌ساله‌ام گامی مثبت در مسیر تعامل و تجربه‌گردانی برداشته‌ام.

 3. از مشارکت خود در اقدامات خیر و خداپسندانه همچون اهدای خون برایمان بگویید و هدفتان از این کار چه بود و اینکه از حس و حال فرد اهدا کننده خون در پاسخ دادن به فرد نیازمند خون چگونه است؟

در حوزه روابط عمومی از روحیه، همکاری، تعاون و از خودگذشتگی خوبی برخوردار هستم وهمیشه خوشحالم که بتوانم به نوعی کمک کنم و از تمام عزیزان همکار می‌خواهم در این امر خداپسندانه اهدای خون پیش‌قدم شوند و با اهدای خون خود اهدای چند زندگی را به اشتراک بگذارند.

همیشه در سر کلاس‌های درس، دانش‌آموزان خود را به ایثارگری و مشارکت در کارهای خیر و خداپسندانه همچون اهدای خون به بیماران نیازمند تشویق می‌کنم و همیشه از آن‌ها می‌خواهم که خود نیز مشوقی برای دیگران در چنین کارهای زیبا و زیبنده‌ای بشوند.

 4. اکنون که خود با این سابقه بالا‌ در اهدای خون نیازمند خون شده‌اید از وضعیت یک فرد نیازمند به خون برایمان بگویید؟

در سن چهل سالگی دچار ایست قلبی شدم که پس از بستری شدن و بررسی‌های پزشکی برای برگشت دوباره به زندگی پزشک معالجم دستور عمل جراحی را داد و عمل قلب باز نیاز به خون دارد و معمولاً همراهان بیمار باید خون اهدا کنند که در حین عمل جراحی اگر نیاز به خون بود از آن استفاده شود، اما من چون چندین بار خون اهدا کرده بودم به نماینده انتقال خون مستقر در بیمارستان توضیح دادم و وی با سازمان مربوطه هماهنگ کرد و خون مورد نیاز من را به‌صورت رایگان به بییمارستان تحویل داده شد.

در اینجا جا دارد از اهدا کنندگان عزیزی که با اهدای خونشان زندگی دوباره را به من ببخشند تشکر کنم و خطاب به آن‌ها بگویم این کار خیر و خداپسندانه‌تان ستودنی است و بی‌شک از ثواب و پاداش تمامی اعمال خیری که انجام می‌دهم برخوردار می‌شود و معتقدم که بخشیدن زندگی به یک معلم به معنای جاری شدن روح علم و زندگی در جامعه است.

 5. توصیه شما به عنوان یک معلم و اهداکننده نمونه به عموم مردم به‌ویژه جوانان‌ و بالاخص بانوان در بحث مشارکت در اهدای خون چیست؟

از کلیه بانوان و مادران عزیز که به لطف خدا فرزندی سالم دارند درخواست دارم بشکرانه سلامت فرزندشان و به یاد کودکان بیمار نیازمند خون در این امر مهم مشارکت نمایند و ترسی از این کار نداشته باشند و لحظه‌ای خودشان را جای مادران چشم انتظار خون بگذارند و کودکی دردمند را یاری کنند باشد.

از جوانان و به‌وِزه دختران عزیز هم که از سلامت برخوردار هستند تقاضا دارم جهت کمک به جوانان بیمار بستری در بیمارستان که نیازمند خون هستن با مقداری از خون خود یک زندگی را احیا نموده و به جریان اندازند.

من خودم یک زن و مادر هستم و هم تجربه یک اهداکننده و هم تجربه یک اهداشونده را داشته‌ام و در زمانی که خون خود را اهدا کردم به نیاز فرد اهداشونده فکر کردم و لحظه‌ای از این کار دریغ نکردم و حتی این نه تنها برای سلامتی‌ام ضرری نداشت بلکه سرشار از منافع بود و امروز هم از خون همنوع خود بهره‌مند هستم دعاگوی تمامی اهداکنندگان خون هستم

سخن پایانی...

زندگی دوباره‌ام را مدیون تو خالق یکتا و بی‌همتا و مشارکت همنوعانم در این کار خیر و خداپسندانه هستم و ناراحتم که به دلیل بیماری‌ام متاسفانه دیگر نتوانستم خون خود را اهدا کنم.

سازمان انتقال خون سازمان احیا کننده زندگی است و جا دارد از تمامی پرسنل زحمتکش این سازمان قدردانی کنم و از تمامی دوستان وهمکاران عزیزم می‌خواهم برای یکبار هم که شده این حس خوب را امتحان کنند و با اهدای خون خود به فرد نیازمند خون زندگی را هدیه نمایند